زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱
  • ۰

انسانها بر مبنای عینک خودشون به مسائل پیرامونشون نگاه میکنن:

 

مثلا دوستی دارم که داره یک مغازه میخره... تو یک پاساژی که قراره بزرگترین پاساژ شرق تهران باشه... از اون پاساژ بخوام بگم؛ ۸۰۰ تا پارکینگ که همشون قابلیت شارژ خودرو برقی دارن و ۳۰۰۰ متر سالن بدنسازی برای آقایون و ۱۴۰۰ متر سالن بدنسازی برای بانوان داره، فود کورت و سینما و اینا هم داره... خلاصه قراره پاساژ شلوغی بشه و دقیقا بالای مترو نیروی هوایی ساختنش... گویا تابستون سال دیگه مغازه هاش رو تحویل میدن و از پائیز آماده ی استارت و فروش هست...

 

حالا این دوستم از مغازه و مغازه داری سر در نمیاره... ولی چرا داره مغازه رو میخره؟!

 

نگاه دوستم اینجوریه: این مغازه رو بخرم و بدم دست دوست دخ*ترم که شغلش فروش و مغازه داری هست... دوست دخ*ترم مجبور نیست اجاره بده... وقتی یک کاری درگیر پول پیش و اجاره ماهانه نباشه (چون مغازه مال خودشون هست) پس ریسکش کمتر هست... دوست دخ*ترم کار میکنه و سودش رو ۵۰/۵۰ با هم تقسیم میکنیم... تا اونجا کم کم رونق بگیره و پاخورش خوب بشه و بیفته روی غلطک و دو نفری خرج زندگیمونو در میاریم... مغازه رو هم به اسم دختره داره میکنه که حتی اگر ۲ سال ۴ سال دیگه پسره از این دنیا رخت بر بست روزیه دختره قطع نشه و ۱۰۰ درصد درآمد برای خودش باشه... ولی باهاش شرط کرده که بعد از اینکه عمرت به آخر رسید کاری کنه که اون مغازه به وارثین پسره برسه...

 

ولی نگاه دختره: اونجا که سال اول سود نداره... اصلا مغازه که مال من نیست مال پسره هست و بعد از یک مدتی به ارث خور هاش میرسه... چه فایده داره و نفعی برای من نداره... اون ۵۰ درصدی که به عنوان سود بهش میدم مثل اینه که مغازه رو اجاره کردم و اصلا امتیازی محسوب نمیشه...

 

من:   :/

 

قضاوت این ماجرا با شما... 

  • ۰۳/۱۱/۲۰
  • جنتلمن ..

نظرات (۴)

🤣🤣🤣

دوس دختره شبیه منه خیلی😁

از نظرم دختره انقد سرما گرما دیده بیشتر رو واقعیت ماجرا متمرکزه نه رو خوشحالی اینکه دوس پسرم برام مغازه خریده هورااا

کاسبی خیلی سخت شده و بار مسئولیت پول دراوردن تو این بازار خیلی زیادو استرس زاس اینطوری ببینید حتما درکش میکنید

پاسخ:
فوقش کارشون نگرفت مغازه رو اجاره میدن به یکی دیگه... چیزی از دست نمیدن به نظرم....

خدا شانس بده...

من اگر مرده باشم، یکی نیست یه لیوان آب بده دستم یا حداقل رو به قبله ام کنه، کاش یه آدم اینجوری هم تو زندگی ما پیدا میشد از این فلاکت و دربدری نجات پیدا میکردیم، تازه هر کی میاد سمتمون ، میاد که گوشمون رو ببره و بره ... در هر صورت هر دو تاشون از رو تجربه اشون دارن حرف میزنن و میشه گفت جفتشون صحبت هاشون منطقی هست...

پاسخ:
پس یادم باشه برنامه ریزی کنم تا گوشت رو ببرم... حیف شد تا حالا از فرصت استفاده نکردم...

خودت میدونی داری ... میگی...

و البته میدونی نیاز به گوش بری نداری ...

میگم توی دست و بالت یه رفیق نداری دوست پسرم بشه برام مغازه بخره ... :)))

پاسخ:
به چه کارت میاد مغازه؟ مگه یک متخصص زنان میتونه مغازه داری کنه؟؟؟ چی بفروشه؟! 

خوب دوست دارم چند تا بیزینس داشته باشم، در ضمن از خون و سقط و ... خسته ام ... دلم یه کار تر و تمیز میخواد، یه رفیق دارم تهران، توی کار تولید مانتو هستش، میخوام ازش جنس بخرم ... کار فروش انجام بدم ... :)))

پاسخ:
تو اگر جنس بخر بودی همون زمان که بهت پیشنهاد دادم کار میکردی...

+ بله رفیقتون رو همه میشناسن...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">