زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲
  • ۰

حس عجیب‌‌‌...

امروز دارم میرم به عنوان شاهد برای یکی از دوستام در خصوص موضوع مهریه و طلاق، امضا کنم... ساعت ۱۱ باید شهرک غرب باشم و مسیرم از مترو کلاهدوز به سمت مترو دادمان تو شهرک هست... بعد از انجام کارها با دوستم میخوایم ناهار بخوریم و دو سه ساعتی صحبت کنیم... بعدش میرم خونه‌‌... حس عجیبیه...

  • ۰۳/۱۱/۰۱
  • جنتلمن ..

نظرات (۳)

  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • توی صحبتاتون تشویقش نکنین، حتی اگه حق با ایشون بود...

    نمیگم بهش تذکر بدین که دلخوری شه... بیشتر شنونده باشین تا گوینده...

    پاسخ:
    چه تشویقی نکنم؟ متوجه منظورتون نشدم...
  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • تشویق به طلاق، یطوری صحبت کنین که آروم بشن، ولی توی تصمیمشون تحسینشون نکنین

    پاسخ:
    رفتم به عنوان شاهد طلاق زیر برگه هاشون رو امضا کردم و پرونده بسته شد... تمام... به من و صحبت های من نبود که... قاضی حکم داده و مهریه پرداخت شده و ...

    + الان هم دارم میرم خونه...
  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • به همین آسونی تموم شد...

    طوری نیست، متاسفانه واسه عوض کردن فرهنگ ازدواج توی این کشور و فرهنگ کاری از دست. من و شما بر نمیاد...

    باید فقط دید و هیچی نگفت... فقط تنها کاری که از دستمون میاد سکوته و فکر کردن...

    پاسخ:
    خیلی چیزها خیلی آسون تموم میشن... حتی عمرمون... 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">