زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

تیک آف...

به زور خودمو دم صبح خوابوندم... بعد ساعت ۷ صبح با تیک آف هواپیماهای جنگنده از خواب بیدار شدم... به دوستم گفتم روزهای دیگه همچین صدایی نبود... گفت تایم مشخصی ندارن از شانس تو تایم امروزشون اول صبح بود...

 

+ امروز عصر احتمالا برم خونه ی یکی دیگه از دوستام...

 

++ کماکان حس تعریف کردن اینکه چیشد بی جا و مکان شدم نیست... ولی سعی میکنم‌ تو پست بعدی براتون تعریف کنم...

  • ۰۳/۱۱/۱۹
  • جنتلمن ..

نظرات (۲)

از حادثه لرزند به خود قصر نشینان

ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم

در دایره بی سببی نقطه محویم

هرگز خبر از عالم اسباب نداریم

آیینه ما گرد تعلق نپذیرد ( به نظرم این مصرع خداست...)

ما چشم به خاکستر سنجاب نداریم...

جناب صائب تبریزی ...

 

پاسخ:
بله درسته... شعر بجایی بود... مرسی...
  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • خوابم میاد

    پاسخ:
    درستو بخون...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">